عدو شکسته حرمتم یا رسول الله
سیلی زده بر صورتم یا رسول الله
ازظلم وجور اشقیا بارِ خود بستم
مانند جدّم مرتضی بسته شد دستم
واویلتا واویلتا آه و واویلا
یک پیر مردی ناتوان نیمه های شب
توان ندارد بدوَد در پیِ مرکب
سیه کن از پا تا سرم ازجفا منصور
دگر مگو به مادرم ناسزا منصور
واویلتا واویلتا آه و واویلا
به زخم قلبم زد نمک خصم خونخوارم
ولی کسی نزَد کتک بر تن یارم
تا خانه شد پُرکینه و شعله ور ای وای
بودم به یاد سینه و میخ در ای وای
واویلتا واویلتا آه و واویلا
***********
شائق
- یکشنبه
- 17
- تیر
- 1397
- ساعت
- 4:36
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه