گرچه گنهکارم و، بندهای نالایقم
با مدد فاطمه، ریزه خورِ صادقم
در دل شوریدهام، روضه به پا میکند
سینهی بشکسته را، عرشِ خدا میکند
ای ماهِ، شبهایم، السلام
آقای، تنهایم، السلام
سلمٌ لمن سالمکم یابن الزهرا
حربٌ لمن حاربکم یابن الزهرا
یابن الزهرا. یابن الزهرا
#بند_دوم
گنبد و گلدستهای، روی مزار تو نیست
محتشم و ذاکری، از چه کنار تو نیست
خاک مزارت شده، راه بهشت خدا
از حرمت میروم، با شهدا کربلا
میدهد، بوی غم، قبر تو
زنده شد، روحم از، صبر تو
دست من و دامان تو یا ذَالکرم
میمیرم از غربت تو ای بی حرم
یابن الزهرا. یابن الزهرا
#بند_سوم
ای پسر فاطمه، ای پسر بوتراب
همچو علی بسته شد، دست تو بینِ طناب
خانهات آتش گرفت، نیمه شب از ظلمِ کین
در وسطِ کوچه چون، فاطمه خوردی زمین
گرچه شد بر تو بی حرمتی
پیشِ ما آقا با عزتی
یابن الزهرا. یابن الزهرا
- یکشنبه
- 17
- تیر
- 1397
- ساعت
- 10:40
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه