رضا نشست و به معصومهاش نگاه انداخت
چنان که چشمهٔ ذوق مرا به راه انداخت
خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را
به نام فاطمه آورده است زینب را
و ماه اول ذیالقعده تا که پیدا شد
دخیلهای ضریح برادری وا شد
ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آورد
برای شاه خراسان چه زینبی آورد
مقامش آینهای از مدارج پدر است
عجیب نیست که بابالحوائج پدر است
برای تشنهلبان باده را به خم آورد
مزار مادر خود را به شهر قم آورد
عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده
که سنگ مادر سادات را به سینه زده
چه باشکوه به دستان خود علم دارد
از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد
منِ فراری از این و آن بریده کجا
پناهِ چادر سر تا فلک کشیده کجا
مرا ببخش که شعرم برات زیبا نیست
به مدح فاطمهها بهتر از علیها نیست
تویی تو فاطمه، مدح تو نیز قرآن است
برادرت به حقیقت علی ایران است
- شنبه
- 23
- تیر
- 1397
- ساعت
- 19:26
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
مجید تال
ارسال دیدگاه