• یکشنبه 4 آذر 03


شعر ولادت امام رضا(ع) -(آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را)

1067

آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را

چشم‌هایی را که حیرانند پشت «لا اله»
در خراسان تو می‌بینند «اِلّا الله را»

این تجلی‌گاه سلطان ازل، این کوه نور
برده است از یادها الماس نادرشاه را

با زبان بی‌زبانی بشنو از نقّاره‌ها
«وال من والاه» را و «عاد من عاداه» را

ای خراسانی‌ترین خورشید، روشن کن مرا
ما که می‌دانی نمی‌دانیم راه و چاه را

من زیارت‌نامه خواندم، شعرهایم مانده است
وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟

بیت‌هایم خانه بر دوشند مانند خودم
راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را

راز پهلوی تو ماندن را نمی‌دانم ولی
آخرش می‌پرسم از شیخ بهایی راه را

می‌کِشی از هرطرف هر بی‌پناهی را به طوس
بچه آهو کرده‌ای انگار خَلقُ الله را

شعر من با دوستت دارم به پایان می‌رسد
کاش می‌دادی جواب این جملهٔ کوتاه را


  • چهارشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران