بانوی هفت کشور

تا سری مابین سرها از همه سر می شود
سربلند از سرفرازی هست و سرور می شود

سنگ اگرنقش هنر بر خود ندارد عیب اوست
گوهر اما از کمال خویش گوهر می شود

از طمع کاری فرودستان گدایایی می کنند
با قناعت، بینوا دیدم ، توانگرمی شود

آدمیت از رذالتهای انسان لطمه دید
ورنه هر کس در امور خود پیمبر می شود

عالمان بی عمل را علم ، ظاهر سازی است
تکیه هر کس زد به زهد خویش کافر می شد

علت از معلول و اسباب از مسبب می رسد
شعله چون در کاهدان افتاد ، آذر می شود

ذکر تکبیر از تکبر ،کبر محض است و گناه
سجده دیدم ننگ بر ، محراب و منبر می شود

دین اگر با ادعا و با لباس عابد است
باطنی ظاهر نما ، کفری مصور می شود

کج روی های عوام الناس از کج فهمی است
ای بسا جرمی که با تکرار ، باور می شود

هر کجا با زور و زر اندیشه ها آلوده شد
مرتضا هم با معاویه ... برابر می شود

یک جهان از شیوه ی عدل علی در حیرتند
منتهی از تیغ او ، تفسیر دیگرمی شود

عشق و شور و معرفت با غیرت و آزادگی
دست اگر دردست هم دادند ، حیدر می شود

کیست حیدر ؟ کهنه پوشی در سریر سلطنت
شب ثناخوان و سحر  ، فتاح خیبر می شود

او ذوی العز است و ذوالاکرام و صاحب ذوالفقار
از کرم ساقی برای حوض کوثر می شود

جان فدای مکتبی کز حکمت آداب او
شهریاری با غلام خود برادر می شود

میثم تمار اگر یار علی شد ، فخر اوست
هر که اما شد اسیر عشق... قنبر می شود

مرتضی تلفیقی از عشق است و غیرت ، منتهی
فاطمه تا می شود دلدار ... دلبر می شود

شعر ... با نام علی از دامن زهرا گرفت
نکته می گویم ،ولی طبعم مکدر می شود

فاطمه خیر النسا و مرتضا خیبر گشا
مرحمت ها از لیاقت ها ، مقدر می شود

هر دو عاشق هر دو صادق هر دو آتش هر دو شمع
هر یکی اما برای دیگری ... پر می شود

راز این پیوند غیر از معنی این جمله نیست
عشق ترکیب مطهر با مطهر می شود

اقتدار فاطمه از هفت دریا می گذشت
با علی... بانو برای هفت کشور می شود

چند روزی بعد عروس و چند ماهی بعد از آن
دختر پیغمبر ما نیز ... مادر می شود

با حسین و با حسن دنیای زهرا دیدنیست
صبر کن. زینب رسد از راه.... محشر می شود

آنچه می گوید #امانی از ارادت گفته است
با ارادت نامیسر ها ، میسر می شود

#علیرضا_امانے_مجد