مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم
سایه ات تا برسرم باشد خدارا شاکرم
دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا
توشبیه کعبه باش و من شبیه زائرم
در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو
توسلامت باشی اما من بمیرم حاضرم
تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور
دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم
دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو
بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم
ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین
ترس من این است داغت را ببینم یا حسین
شاعر:قاسم نعمتی
- دوشنبه
- 30
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 16:3
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه