عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مُظهِرَ اَلعَجائِبَ یا مُرتَضی عَلی»
دست مرا بگیر که از پا فتادهام
تا کی کنم به بحر بلایا شنا، علی!؟
من کیستم که بر سر خوانت بخوانیام؟
شاهان عالماند به خوانت گدا، علی!
من کیستم که لاف ز عشق علی زنم؟
این کلب آستانه کجا و کجا علی!؟
در راه عشق، غیر علی در میانه نیست
از ابتدا علیست و تا انتها علی
عنقای عشق دربهدر قافِ قنبر است
دیگر چسان پرد مگس عقل تا علی؟
با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما
یعنی که هست رمز فنا و بقا علی
چون خیر و شر رقم به یدالله میخورد
حسن القضاست از پس سوءالقضا علی
در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند!
وقتی که هست بر همه مشکلگشا علی
عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است
خلقی غریبهاند و فقط آشنا علی
بیم عذاب چیست؟ حساب و کتاب چیست؟
وقتی شفیع ماست به روز جزا علی
خیبر گشا علیست علی، ای خوشا علی!
مرحبفکن علیست علی، مرحبا علی!
دل میبرد به غمزه، ز خیل دلاوران
وقتی زند به خوان دلیری صلا علی
لببسته بلبلان سخنور، ز شرم او
آنجا که کرده باغ بلاغت بنا علی
در گویش ملائکه تغییر میکند
حَیِّ عَلَی اَلصَلاۀ، به حَیِّ عَلَی علی
میایستند خیل ملائک به حرمتش
هرچند مینشست روی بوریا علی
مهر و مه و فلک به نماز ایستادهاند
کردند اقتدا همه و مقتدا علی
ارض و سما به دور علی چرخ میزنند
فرمانبر است عالم و فرمانروا علی
خاک نجف به کرسی عرش ایستاده است
در آن چو خفته است به این کبریا علی
هر فعل سر زد از علی، آن فعل، فضل شد
کاه است هر فضیلتی و کهربا علی
هرچند ناخنش به فلک سر به سر رود
با کودکی یتیم رود پا به پا علی
از یمن طلعتش همه را عفو میکنند
آید اگر به جلوه، به روز جزا علی
هرگز نبوده است جدا از علی، خدا
هرگز نبوده است جدا از خدا، علی
مشعر علی و کعبه علی و منا علی
زمزم علی و مروه علی و صفا علی
حیدر، اباالحسن، اسدالله، مرتضی
صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی
نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی
سّر ظهور یک به یک انبیا علی
نور نهان به فرۀ قدسیِ هشت و چهار
تاجِ سر و فروغِ رخ اولیا علی
او را شناخت شام عروجش نبی، که دید
صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی
آن شب که فاصله دو کمان بود تا خدا
- سه شنبه
- 6
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 19:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود حبیبی کسبی
ارسال دیدگاه