• دوشنبه 3 دی 03


شعر عید غدیر خم -(دل سپردیم به عشقش، چه اسیریم اسیر)

820

دل سپردیم به عشقش، چه اسیریم اسیر
طیّب الله به این حضرتِ دلدارِ دلیر

«درِ» علم است و «در» از قلعۂ خیبر کنده
پسرِ مرحب از این واقعه شد یک شبه پیر

می نشستند دو زانو؛ پُرِ از شرم ِ حضور
مالکِ اشتر و مقداد، سر افکنده به زیر

چشم در چشم شدن کارِ فقط فاطمه(س) بود
چونکه سخت است گذر کردن از این راه و مسیر

هم همآغوش ِ یتیمان شد و هم در میدان؛
همه گفتند کسی آمده با هیبتِ شیر

ذوالفقارش شده یک لشکر و دستانِ خدا
غضبُ الله نوشته ست به روی شمشیر

علوی مذهبمان کرده خدا روزِ الَست
گفته این است برای همگان نِعمَ الامیر

رفت تا هجده ذی الحجّه به پیغمبر(ص) گفت:
جز علی(ع) هیچکسی را به خلافت نپذیر

سندِ محکم آن آیۂ «ألیوم لکُم»...
منکرش را بنشان و بگو آرام بگیر

مُهر تأییدِ نماز است فقط حبّ علی(ع)
نام او اصلِ اذان است و رکوع و تکبیر

از خوشِ حادثه بر ساحت پیشانیِ ما
نام او حک شده! زیباست عجب این تقدیر

نسل در نسل، یقیناً به علی(ع) مُنتَسبیم
شجره نامۂ ما را بنویسید غدیر!

  • چهارشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:7
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران