دل سپردیم به عشقش، چه اسیریم اسیر
طیّب الله به این حضرتِ دلدارِ دلیر
«درِ» علم است و «در» از قلعۂ خیبر کنده
پسرِ مرحب از این واقعه شد یک شبه پیر
می نشستند دو زانو؛ پُرِ از شرم ِ حضور
مالکِ اشتر و مقداد، سر افکنده به زیر
چشم در چشم شدن کارِ فقط فاطمه(س) بود
چونکه سخت است گذر کردن از این راه و مسیر
هم همآغوش ِ یتیمان شد و هم در میدان؛
همه گفتند کسی آمده با هیبتِ شیر
ذوالفقارش شده یک لشکر و دستانِ خدا
غضبُ الله نوشته ست به روی شمشیر
علوی مذهبمان کرده خدا روزِ الَست
گفته این است برای همگان نِعمَ الامیر
رفت تا هجده ذی الحجّه به پیغمبر(ص) گفت:
جز علی(ع) هیچکسی را به خلافت نپذیر
سندِ محکم آن آیۂ «ألیوم لکُم»...
منکرش را بنشان و بگو آرام بگیر
مُهر تأییدِ نماز است فقط حبّ علی(ع)
نام او اصلِ اذان است و رکوع و تکبیر
از خوشِ حادثه بر ساحت پیشانیِ ما
نام او حک شده! زیباست عجب این تقدیر
نسل در نسل، یقیناً به علی(ع) مُنتَسبیم
شجره نامۂ ما را بنویسید غدیر!
- چهارشنبه
- 7
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 19:7
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه