وا کن چشای خستتو جوون بابا
حالا که غربت از چشام روون بابا
ای گل یاس پرپرم بلند شو از جا پسرم
آغوش من بازه برات تو رو به خیمه ببرم
موندم علی ی اکبری یا که علی ی اصغری
از تو برام مونده فقط بال و پری
خون لخته ها رو می زنم کنار
تو فقط یه بار اسممو بیار
پاشو پسرم
یاسی ولی نیلوفری شده تن تو
زیر لگد ها مادری شده تن تو
نمک زده ماتم تو دوباره زخمای منو
داغ تو وا کرده علی به مدینه پای منو
پاشو ببین سر نیزه ها دارن سرم داد می زنن
دارن به سوی خواهرم داد می زنن
کاشکی جوونا کمک بیارن
باباتو هم تو عبا بزارن
پاشو پسرم
- یکشنبه
- 11
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 20:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه