• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

روز اول محرم، حضرت مسلم -(کوچه به کوچه میروم خانه به خانه در زنم )

686

روز اول، حضرت مسلم

کوچه به کوچه میروم، خانه به خانه در زنم

نیست مرا جوابی از، داخل خانه هایشان



کوفه چو آمدم همه، دور وبرم به جنب وجوش

لیک نباشد اینک از، کوفی بی وفا نشان



نامه نوشته ام بیا، گر که شود میا میا

کس نبود به کوفه تا، یار تو گردد اینزمان



مسلمم ونمی رود، یاد تو از دلم برون

جان بدون ارزشم، در ره توست ارمغان



نام تو بر زبان من، وقت نبرد باعدو

نام تو لرزه آورد، بر دل وجان دشمنان



دارالاماره، بام آن،مقصد آخرم بود

کوفه میا نوای من،با دل وچشم خونفشان



پیکر من زبام بر، داخل کوچه افکنند

این تن بی سرم رود، کو به کو کشان کشان



سرو روان فاطمه،جان تو جان دخترم

گرد یتیمی آمده، بر سر آن عزیر جان



کوفه پر از سپاهیان،خنجر وتیغ ونیزه ها

ترسم از اینکه آیی و، کوفه نباشدت امان



شاعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران