درسینه نمانده است برای من جز دود آه
من بین خیمه ولی تو درمیان قتلگاه
ای دلبرم دلم شکسته است
عدو رهم زکینه بسته است
رفته رمق ز زانویم حسین
امشب نماز من نشسته است
یا حسین ای غریب مادر
*****
نمانده ستاره ای میان هفت آسمانم
غیرازغم به خیمه ها کسی نگیرد نشانم
ای سایه ی سرم ببین حسین
عزیزمادرم ببین حسین
بی تو حرم غارت شدومنم
بدون معجرم ببین حسین
*****
نمانده ستاره ای میان هفت آسمانم
غیرازغم به خیمه ها کسی نگیرد نشانم
ای سایه ی سرم ببین حسین
عزیزمادرم ببین حسین
بی تو حرم غارت شدومنم
بدون معجرم ببین حسین
یا حسین ای غریب مادر
*****
در دست این ناکسان سرتورا من دیده ام
میدانی چها اخا از بعد تو کشیده ام
ببین که ازغمت خمیده ام
خسته شدم ازبس دویده ام
عدو سر تورا بریدومن
سربسته گویمت بریده ام
*****
در دست این ناکسان سرتورا من دیده ام
میدانی چها اخا از بعد تو کشیده ام
ببین که ازغمت خمیده ام
خسته شدم ازبس دویده ام
عدو سر تورا بریدومن
سربسته گویمت بریده ام
یا حسین ای غریب مادر
*******
شائق
*******
شائق
- سه شنبه
- 13
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 16:44
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه