بر مرتضی تو نورِ دو عینی ابوفاضل ابوفاضل
سقّای کودکانِ حسینی ابوفاضل ابوفاضل
شاگردِ قهرمانِ حُنِینی ابوفاضل ابوفاضل
سقّای کودکانِ حسینی ابوفاضل ابوفاضل
شدی از روی مرکب،تا که نقشِ بر زمین
سر تو شکسته شد،با عمود آهنین
ای عزای جانسوزت آتشی بر جان و دل
سیّدی ابوفاضل سیّدی ابوفاضل
سیّدی ابوفاضل سیّدی ابوفاضل...
بعد از تو دشمن است و جسارت ابوفاضل ابوفاضل
آل عبا و رنجِ اسارت  ابوفاضل ابوفاضل
بعد از تو خیمه ها شده غارت  ابوفاضل ابوفاضل
آل عبا و رنجِ اسارت ابوفاضل ابوفاضل
رفتی و داغ دلها،شده چه بی کرانه
شِمر و تیر و شمشیر و،نیزه و تازیانه
شد سرشته زینب را غصّه ها در آب و گِل
سیّدی ابوفاضل سیّدی ابوفاضل
سیّدی ابوفاضل سیّدی ابوفاضل