• شنبه 3 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)خنده تلخ دشمن/کوفه شد چشم و مرا گرم تماشا شده است

1823

کوفه شد چشم و مرا گرم تماشا شده است

یار بی یاور تو بی کس و تنها شده است



بین این شهر زبانزد شده نیرنگ میا

صحبت از غارت انگشترت آقا شده است



قدر یک دشت به همراه عبا داشته باش

سخن از ریختن یوسف لیلا شده است



من ازآن خنده ی تلخ عدویت دانستم

کز برای سر شش ماهه چه غوغا شده است



نعل تازه به سم مرکبشان می کوبند

صحبت از تنگی گودال در اینجا شده است



تا که طفل تو نرفته به کنیزی برگرد

حرف نامحرم و دردانه ی نوپا شده است



مثل آن کوچه که زهرای جوان گیر افتاد

مسلم آزرده در این کوچه چو زهرا شده است



من شنیدم که به دیوار سر فاطمه خورد

در دلم روضه ی صدیقه ی کبرا شده است

*****

شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:59
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران