نسیم کربلا مسیحای دلم
ز اشک و تربتت عجین آب و گلم
هماره چشم من بود آب آورت
جوانی ام شود فدای اکبرت
کنم هر شب دعا
که یک لحظه جدا
نگردم از شما
حبیبی یا حسین
اگر از داغ تو نشد ابر بهار
دوچشم من دگر نمی آید به کار
بسوزد در جهیم تمام جان و تن
دودست من اگر نباشد سینه زن
عزایت رحمت است
نگاهت عزت است
بهشتم هیات است
حبیبی یا حسین
گلستانت پر است ز یاس و یاسمین
گل لیلایی و گل ام البنین
مران ای گل مرا اگر خار توام
به گیسویت قسم گرفتار توام
دلم ویرانه ات
منم پروانه ات
گدای خانه ات
حبیبی یا حسین
- چهارشنبه
- 14
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 10:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه