قال رسول الله - صلي الله عليه و آله -: اِنَّ
الناسَ لَو
اِجْتَمعُوا عَلي حُبِّ عَلي لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي - عليه السّلام - جمع ميشدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي آفريد.(١)
جا دارد عرض كنيم يا رسول الله جاى شما خالى بود ببينيد اين مردم چطور دور على را گرفتند، راوى مى گويد : عمر دوبار بدنبال على (ع) فرستاد براى بار سوم
به اطرافيان خود گفت: هيزم جمع كنيد، آنها هيزم جمع كردند و همراه عمر، كنار درِ خانه ي زهرا (س) آمدند، و هيزمها را كنار در گذاردند، در آن وقت علي (ع) و فاطمه (س) و حسن و حسين (ع) در آن خانه بودند، آنگاه عمر فرياد زد، كه علي و فاطمه (عليهماالسلام) صداي او را شنيدند، او در فريادش ميگفت:
وَاللَّهِ لَتُخْرِجُنَّ يا عَلِيُّ وَ لُتُبايِعُنَّ خَلِيفَةَ رَسُولِ
اللَّهِ وَ اِلّا اَضْرمْتُ عَلَيْكَ النَّارَ
سوگند به خدا اي علي! بايد از خانه بيرون بيائي و بايد با خليفه ي رسول خدا (ابوبكر) بيعت كني وگرنه بر
خانه ي تو آتش برمي افروزم.
فاطمه (س) به عمر فرمود: چرا با ما چنين برخورد ميكني؟!
عمر گفت: در را باز كن، وگرنه به شما آتش ميافكنم.
فاطمه (س) فرمود: آيا از خدا نمي ترسي، و وارد خانه ي من ميشوي؟
عمر از آنجا نرفت، و از همراهان خود آتش خواست، و با آن آتش درِ خانه ي زهرا (س) را شعله ور نمود، سپس در را فشار داد و وارد خانه شد، فاطمه (س)
مقابل او ايستاد، و فرياد زد:
يا اَبَتاهُ! يا رَسُولَ اللَّهِ:
«اي پدر جان اي رسول خدا! »
عمر شمشير خود را كه در نيام بود بلند كرد و بر پهلوي حضرت زهرا (س) زد، ناله ي آن حضرت
بلند شد يا اَبَتاهُ! (اي پدر جان! )، عمر تازيانه ي خود را بلند كرد و بر بازوي زهرا (س) زد، آن حضرت فرياد زد:
يا رَسُولَ اللَّهِ لَبِئْسَ ما خَلَفَّكَ اَبُوبَكْرُ وَ عُمَرُ
: «اي رسول خدا! بنگر كه بعد از تو، ابوبكر و عمر برخورد بسيار بدي با ما نمودند...
منابع?
١- «بحار الانوار، جلد ٣٩، صفحه ٢٤٨»
٢- ترجمه بيت الاحزان صفحات ١٣٧الى ١٤٠
#حضرت_على_ع
#حضرت_فاطمه_ع
- چهارشنبه
- 14
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 11:7
- نوشته شده توسط
- سجاد
ارسال دیدگاه