• جمعه 2 آذر 03


غزل فاطمی بوی معرفت -(اثری کاش که برآه دل ما بخشند)

414

غزل فاطمی
بوی معرفت

اثری کاش که برآه دل ما بخشند
مرهمی برجگر سوخته دل ها بخشند

لاله ای باش دراین دایره کز روز ازل
داغ رابرجگر لاله ی صحرا بخشند

تاکه مجنون نشوی لذت غم رانچشی
سعی کن تا که ازاین می به توصهبا بخشند

ازخدا خواسته ام گربه مدینه بروم
رنگ وبوئی به من ازگلشن طاها بخشند

می وزد بوی بهشت ازدرو دیوار بقیع
عطری ازمعرفت ای کاش که برما بخشند

ما خرابیم نه آن تربت خاکی، ای دوست
کاش یک لحظه به ما دیده ی بینا بخشند

هیچ دانی چه بود اشک عزای زهرا
آبروئی است که براهل تولا بخشند

هرکه مسکین دراوست دودنیا دارد
چه نیازست به او دولت دنیا بخشند

گنه ما به خداوند ترازو شکن است
جرم مارا مگر آن روز به زهرا بخشند

بذر اشکی که درامروز«وفایی» افشاند
داردامید ازآن توشه ی فردا بخشند

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:4
  • نوشته شده توسط
  • سجاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران