دو برادر دوتا شیر مجنون
التماس میکنند به دایی جون
تا بگیرند یه اذن و راهی شند
گل های زینبی سمت میدون
رخصت از رخصت از
دایی میگیرند در نهایت به زور
شدند سرتا پا شور و نور و غرور
شده قلب زینب صبوره صبور
با شوق زیاد برای جهاد
مهیا شدند ... ماشاالله
قدم به قدم حماسه دارند
یل زینب اند ... ماشاالله
حسین یا حسین ۳ یا مولا
رزمشون آیه های دلیری
مات و مبهوت یه جمع کثیری
ذکرشون این رجز بود حسین جان
تو امیری و نعم الامیری
رو سفید رو سفید
شده زینب حتما به پیش داداش
که کرد پچه هاشو بی پروا فداش
ولی کاش نیفته به گودال نگاش
پر از نیزه و پر از تیر و سنگ
به روی تن ... برادر
میزد ناله ای با سوز عجیب
حسینم غریب .... یه مادر
حسین یا حسین ۳ یا مولا
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 12:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علی صمدی
ارسال دیدگاه