• جمعه 2 آذر 03

استاد سید هاشم وفایی

غزل مرثیه بعداز شهادت هجده بهار -( ای که سوز ناله ات خون در دل افلاک کرد سینه ی خورشید را آه تو آتشناک کرد)

503

غزل مرثیه بعداز شهادت

هجده بهار

ای که سوز ناله ات خون در دل افلاک کرد
سینه ی خورشید را آه تو آتشناک کرد

نیمه ی شب ها دعای تو درآن هجده بهار
با ملائک تا سحرگه سیر درافلاک کرد

گرچه ازگرد گنه آئینه ی دل تیره شد
می شود با گریه برتو لوح دل را پاک کرد

دربهشت آرزو چون غنچه ازهم وا شود
هرکه دربزم عزای تو گریبان چاک کرد

ابررحمت دامنش را پاک سازد ازگناه
هرکه این جا فیض اشک وآه را ادراک کرد

یاد عمرکوته تو ای گل نیلوفری
سینه را درخون نشاند ودیده رانمناک کرد

دردل شب چون علی جسم تو را مدفون نمود
همره جسم تو جان خویش را درخاک کرد

با غمی جانکاه می گوید «وفایی» غیر تو
کوه غم های علی را کس کجا ادراک کرد

حاج سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • سجاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران