ازدوری رویت ببین ازدیده خون افشانده ام
ازخیمه ها عمو بیا چشم انتظارت مانده ام
منم که در تاب وتبم
به زیر سم مرکبم
*******
گرمیزدند تیر جفا زنده نبود بابای من
من میکشم نفس که تیر بنشسته بر اعضای من
ای ماه تابانم عمو
*******
گرمیزدند تیر جفا زنده نبود بابای من
من میکشم نفس که تیر بنشسته بر اعضای من
ای ماه تابانم عمو
ببین پریشانم عمو
******
همچون علمدارت شده قامت قاسمت رشید
اسب عدو ازپا فتاد بس که به روی من دوید
منم یتیم مجتبی
******
همچون علمدارت شده قامت قاسمت رشید
اسب عدو ازپا فتاد بس که به روی من دوید
منم یتیم مجتبی
ماندم به زیر دست وپا
*******
شائق
*******
شائق
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 16:44
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه