تنهای تنهاشم
بازم یه دستی بین دستامه
آره همونی که
داره هوامو مثل بابامه
وقتی که دلگیرم
تنها توی روضش پریشونم
آروم میشم وقتی
زیر لبم اسمش رو میخونم
دست منو دامان تو
چشم منو احسان تو
این خوبه
حالم بدون روضه
عالم بدون کربلات
آشوبه
تو خواب شیرین عسل
عکس ضریحت رو بغل
میگیرم
اهر میام کرب و بلات
توو روضه ی پایین پات
میمیرم
ای سید و سالار من
ای محرم اسرار من
بند دوم
با خاطراتت هم
هر روز من با تو هماهنگه
یک سال و نیمه که
دل واسه ی کرب و بلا تنگه
شیرین ترین حسه
وقتی توو ایوون تو میشینم
شش گوشه تون اقا
زیباترین جائه که میبینم
تو محرم راز منی
تو نغمه ساز منی
توو دنیا
از تو به جز خوبی نبود
از من ضرر بوده نه سود
ای آقا
من به غم کرب و بلا
دنیای بی چون و چرا
محکومم
تنها کنار پرچمت
تو دسته های ماتمت آرومم
ای سید و سالار من
ای محرم اسرار من
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 20:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر فرخنده
ارسال دیدگاه