• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

یا رقیه -(عمه بیا آمده بابای من )

3470
10

یا رقیه

عمه بیا آمده بابای من
روشنی ظلمت شبهای من

رفته کناری همه ابر فراغ
آمده مه پاره ی زیبای من

عمه زتن کی سراو شد جدا
کآمده با سر به تماشای من

دیده ام او را به رویای خود
واقعیت یافته رویای من

عمه چه زخمیست به پیشانیش
زخم سرش گشته غم افزای من

عمه کجا مانده تن بی سرش
کرببلا، وای من و وای من

عمه سرش را به بغل دارم و
راس پدر گشته تسلای من

حال که دیدم سراو، از خدا
مرگ خودم هست تقاضای من

پیکر من نزد پدر دفن کن
از تو بود عمه تمنای من

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 16
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 1:21
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران