گوهر خورشید
نام زیبا ونکویت گرعلیّ اکبراست
چهره ات تصویری از زیبایی پیغمبراست
توزلال چشمه ی خیر کثیری برهمه
لعل لب های تو تمثیلی زحوض کوثراست
ساحل آرامش جان ودل بابا شدی
دامن مولا زموج عشق، غرق گوهراست
طرز صحبت کردن تو شور برپا می کند
لحن بابا گفتن تو از عسل شیرین تر است
صد هزاران یوسف مصری شود مجنون تو
یوسف لیلایی و حُسنت زیوسف برتر است
ای که مثل آفتابی زر فشانی می کنی
گوهر خورشید ی ودامان تو پُراز زر است
از نفس های تو عطر باغ جنت می چکد
درکلامت پرتو توحید و نور داور است
غیر زیبایی کسی درخُلق وخوی تو ندید
هم جلالت هم جمال تو بهشتی منظر است
می وزد عطر دعای مستجاب از سجده ات
آسمان از یارب تو غرق ماه واختر است
درس آزادی وایثار ومرام وعشق توست
آبروی هرجوانی که خدایی باور است
ای اذان گوی نماز صبح عاشورای عشق
اشهد بانگ اذان تو شهادت آور است
نام تو لرزه به جان دشمنان می افکند
رزم تو یادآور رزم علی در خیبر است
گرکه مهمان نگاه مهربان تو شوم
در تهی دستی محشر روزگارم محشر است
هرزمان نام تو جاری می شود درشعر من
درغم وشادی «وفایی» اشک هایش پرپر است
- شنبه
- 17
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 10:8
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه