دهنی بسته و توفیق فغانم دادند
یک فلک ناله و یک حلقه دهانم دادند
جوهر درد، متاعی است که هر جایی نیست
از چنین جنس، در این کوچه دکانم دادند
جگر و چشم و سر و دست بگویند حسین
ای عجب یک دهن و چند زبانم دادند
من نه آنم که فروشم به کسی یارم را
قدر این مرحله را هر دو جهانم دادند
دل گرفت از من و فرمود دلت را بردار
پای رفتار شکستند و عنانم دادند
سر قبرم بنویسید حسین بن علی
زان که از خویش گرفتند و نشانم دادند
ز محرّم نروم بار مبندید مرا
سوختم تا که در این خیمه مکانم دادند
شاعر:محمد سهرابی
- چهارشنبه
- 1
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 16:45
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه