گل نازم بخواب آروم در آغوشم
تَلظّی کم نما ای طفل خاموشم
علی لای لای
با لبخندت نزن آتیش بجون من
نکِش ناخون به حلقِت مهربون من
علی لای لای
زدی بس دست و پا این دست و پام گم شد
راهِ خیمه دیگه پیشِ چشام گم شد
علی لای لای
همه طفلان خیال کردن که تو خوابی
نمیدونن سه شعبه خوردی بی تابی
علی لای لای
سپاهی رو با لبخندت بهم ریختی
ولی توی دلِ ما کوهِ غم ریختی
علی لای لای
گلِ بابا رباب از غم پریشونه
شدی پرپر از این ماتم پریشونه
علی لای لای
کنم حالا به پشت خیمه پنهانت
میگه عمه نرو قربون چشمانت
علی لای لای
سرِ کودک نمیشه جا روی نیزه
چسان رأسِت میره بالا روی نیزه
علی لای لای
به گهوارَت که میشه غارتِ دشمن
چیکار داره سپاهِ شومِ اهریمن
علی لای لای
- شنبه
- 17
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 21:42
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه