بر دیدن رقیه ای شاه سر بریده
حالا رسیده ای که جانم به لب رسیده
در کنج این خرابه ببین در عذابم
یک شب نشد پدر جان که راحت بخوابم
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲
این حلق پاره تو این گوش پاره من
هم خاتم تو بردند هم گوشواره من
شانه زنم به مویت پدر جان پدر جان
بوسم رگ گلویت پدر جان پدرجان
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲
رحمی کسی در اینجا بر حال من ندارد
یک دختر سه ساله سیلی زدن ندارد
دارم به تن نشانه پدرجان پدرجان
از ضرب تازیانه پدرجان پدرجان
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲
- یکشنبه
- 18
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 11:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عبدالحسین میرزایی
ارسال دیدگاه