امشبی را شهِ دین
باشد مهمانِ خواهر
عصرِ فردا تنِ او
در خون گردد شناور
شبِ دلشوره هایِ
زینبِ زار و مضطر
لحظه هایِ وداعِ
خواهری با برادر
امشبی را شهِ دین
در حرم مهمان است
عصرِ فردا بدنش
طعمه ی اسبان است
امشبی را شهِ دین
باشد مهمانِ خواهر
عصرِ فردا تنِ او
در خون گردد شناور
بند دوم
امشبی را ابالفضل
پاسِبانِ خیام است
بچه های حرم را
خواب راحت به کام است
صبحِ فردا همه ی
ناله ها شود شروع
جانِ سقایِ حسین
"مکن ای صبح طلوع"
امشبی را شهِ دین
باشد مهمانِ خواهر
عصرِ فردا تنِ او
در خون گردد شناور
بند سوم
مادری پیشِ طفلش
مثل مهتاب نشسته
روی لبهای خشکش
واژه ی "آب"نشسته
خِجل از آن دو لبِ
کوچک و تشنه ی آب
ناله میزند فلک
"امان از دل رباب"
امشبی را شهِ دین
باشد مهمانِ خواهر
عصرِ فردا تنِ او
در خون گردد شناور
بند چهارم
امشب از صوت قرآن
کربلا گشته غوغا
ظهر فردا پُر از غم
شود از اشکِ زهرا
جسم قرآنِ نبی
نیزه میخورَد تنش
آیه آیه میشود
سوره های بدنش
امشبی را شهِ دین
باشد مهمانِ خواهر
عصرِ فردا تنِ او
در خون گردد شناور