مسلم ابن العقیل
ای شده در کوفه به غربت قتیل یا مسلم ابن العقیل
داغ تو شد بر دل مولا ثقیل یا مسلم ابن العقیل
بسته دل شیعه به نامت دخیل یا مسلم ابن العقیل
زادة آزادة نسل خلیل یا مسلم ابن العقیل
******
پیک امید بخش سپاه حسین
مانده دل و دیده به راه حسین
تا خبر قتل تو آورده اند
قطع شد از کوفه نگاه حسین
کس نَبوَد تا که پناهت دهد
یا که جوابی به نگاهت دهد
بسته شده درب همه خانه ها
کس نکند باز که راهت دهد
ای شده در کوفه به غربت قتیل یا مسلم ابن العقیل
******
هر که به گِرد رُخ تو هاله بود
پشت به کین ، رو به حسین می نمود
تا شرر تیغ یزیدان شنید
پس بگرفت بیعت خود را چه زود
واهمة ابن زیاد لعین
برده دل ازکوفه به عنوان دین
چیره شده بر دل مردم هراس
شیوة پیمان شکنی شد نگین
آن که به دستان تو دستش نهاد
پنجة بیعت به حسین بر تو داد
قبضة شمشیر به دست آمده
قتل غریبان شده حکم جهاد
ای شده در کوفه به غربت قتیل یا مسلم ابن العقیل
******
یکّه و تنها شده ای در به در
نیزه به کف ، مردم ترسو نگر
کوچه به کوچه پیِ تو می دوَند
کوفه ندارد ز ترحّم اثر
یاری از این مردم ترسو مجو
یا سخن از عهد و مُرُوَّت مگو
حرف لب و قصة دل ها دوتاست
سکة آن هاست فقط پشت و رو
ای شده در کوفه به غربت قتیل یا مسلم ابن العقیل
******
سنگ به رخسار و جبینت زدند
طعنه به ایمان و به دینت زدند
عاقبت آن طایفة دین فروش
از سرِ بام ، روی زمینت زدند
یک بدن و این همه دشمن نِگر
شد سر تو سردَرِ کوفه اگر
باید ازاین واقعه خون گریه کرد
در همه جا کینه شده جلوه گر
ای شده در کوفه به غربت قتیل
زادة آزادة نسل خلیل
سروری هم مثل همه شیعیان
بسته دلش بر گُل نامت دخیل
ای شده در کوفه به غربت قتیل یا مسلم ابن العقیل
******
- دوشنبه
- 19
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 21:11
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه