خوش اومدی ای نازنین
ستاره ی روی زمین
خوش اومدی ای یاس من
بابای من ای مه جبین
وااای،اومدی دیدنم عزیزم
وااای،گل جلو مقدمت بریزم
وااای،از فراقت بابا مریضم
بودم،به غمت مبتلا پدر جون
بودم،وسط شعله ها جگر خون
بودم،آواره تو دشت و بیابون
داغ تو،خون به دلم کرد
حالا اومدی از سفر
منو با خودت تو ببر
که دیگه شدم خسته از
زخم زبونا ای پدر
وااای،مث من هیچکسی ندیده
وااای،سه ساله با قد خمیده
وااای،روی خار صحرا دویده
بودم،روی ناقه با دست بسته
بودم،از ستمهای اونها خسته
بودم،مث یاس ساقه شکسته
داغ تو،خون به دلم کرد
چه قده اسارت بده
طعنه و جسارت بده
خندیدن به من شامیا
چه قده حقارت بده
وااای،رو تنم رد تازیونه
وااای،روی گوشم لکه ی خونه
وااای،میزدن مارو بی بهونه
بودم،چشم به راه حضرت سقا
بودم،تو بیابون یکه و تنها
بودم،زیر مشت و سیلی اعدا
داغ تو،خون به دلم کرد
✍وحید زحمت کش شهری
- سه شنبه
- 20
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 21:8
- نوشته شده توسط
- وحید زحمت کش شهری
- شاعر:
-
وحید زحمتکش شهری
ارسال دیدگاه