• دوشنبه 3 دی 03


شب سوم محرم_حضرت رقیه سلام الله علیها -(بعد تو میون شعله ها و دود)

8788
15

بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود

دیگه از غارت گوشواره نگم
دیگه از درد گوش پاره نگم
حال و روز رباب و خودت ببین
دیگه از غارت گهواره نگم

شمع عمرم داره سو سو میزنه
منو هی دشمن بدخو میزنه
حرمله خبر داره که سیدم
لگداشو سمت پهلو میزنه

صد دفه جونم رسیده به لبم
بعد تو پایین نیومده تبم
دس به دیوار میگیرم تا پا بشم
همینم مدیون عمه زینبم

شبا ضرب سیلی افطار منه
شاهدم این چشای تار منه
گوش اون دختری که زد منو رفت
ببین از رو نیزه، گوشوار منه؟

هی بهم میگن: آخه تو دختری
کو بابات که اینطوری در به دری؟
قربون سرت برم، غصه نخور
رو نی اَم از همه باباها سری

اگه دشمنت به ما خارجی گفت
اگه از سیلی رو گونه گل شکفت
اگه پای نیزه ما رو میزنن
فدای سرت، تو از نیزه نیوفت

زندگی بی تو دیگه درد سره
این روزای من روزای آخره
جون نمیدم بابا تا نبوسمت
خرابه منتظرم، یادت نره

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 9:36
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران