#واحد #دوطفلان حضرت #زینب سلام الله علیها
تنها و بی کس برابرم
می بینمت ای برادرم
تا پای جون با تو می مونم
من وعده دادم به مادرم
هر چی که دارم آوردم اینجا تا که یه لحظه غم نبینم توی چشمات
دسته گلامو آقا قبول کن تا که بشن تو کربلا عصای دستات
یار غریب و بی کسم
بسکه برات دلواپسم
می گیره راه نفسم
برادر غریب من
رخت شهادت به تن دارن
جوشن ندارن کفن دارن
حالا که در محضر توام
چشم امید سوی من دارن
می جوشه خونم توی رگاشون شوق شهادت رو ببین توی نگاشون
دلداده هستن آزاده هستن ذکر امیری یا حسینه رو لباشون
آقا بزار پرپر بشن
برای تو بی سر بشن
آبروی مادر بشن
برادر غریب من
- چهارشنبه
- 21
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 13:6
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه