#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_رقیه_جان
سلامِ ما به رقیه اسیر و آزرده
انیسِ غربتِ مادر به یاس پژمرده
سلامِ ما به گلی که ز دشنه پَرپَر شد
به آن یتیمِ سه ساله به آن پدر مرده!
..............................................
سلامِ ما به تو ای زخمِ خنجر و سیلی
ز ضربِ دستِ عداوت چنین شدی نیلی
به آهِ قلبِ پُر از خون و چشمِ پُر آبت
تویی که وارثِ صبر و کتابِ تفضیلی!
.......................................
همهی هستیِ من رفت ز دستم عمه
بین ره با لگدی سخت شکستم عمه
یاد مادر چو فتادم همه غمها گم شد
بینِ خاک از ستم و کینه نشستم عمه!
...................................
ای رشته ی توسل، ای ملجأء و پناهَم
آورده ام برایت، این سوزِ اشک و آهم
این عبدِ رو سیاه و این دفترِ گناهم
دستی بِکش به رویِ پرونده ی سیاهم!
#بنت_الحسین_رقیه_جان_دخیلتم
#هستی_محرابی
- چهارشنبه
- 21
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 19:14
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه