#زبانحال_امام_حسین_ع #بالین_حضرت_علی_اکبر_ع
تو ای رعنا جوانم اکبرِ من
تو ای باغِ گلِ پیغمبرِ من
پسر پاشو ببین چشمِ ترِ من
بریز خاکِ عزا را بر سرِ من
علی کشته ی تیغِ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
پاشو و تنها پناهِ من تو هستی
چرا در قتلگاهِ خون نشستی
نگاهت را چرا از من تو بستی
ز داغت پشتِ بابا را شکستی
علی کشته ی تیغ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
تو را در حجله ی شادی ندیدم
تو را در رختِ دامادی ندیدم
برایت بزمِ دامادی نچیدم
کفن جایِ قبایِ تو بریدم
علی کشته ی تیغ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
علی شمع و گل و پروانه ی من
علی ای بلبلِ کاشانه ی من
رُخِ ماهت چراغِ خانه ی من
هم آرامِ دلِ دیوانه ی من
علی کشته ی تیغ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
من عمری در تماشایِ تو بودم
چو محوِ قدٌِ رعنایِ تو بودم
سرو پا شور و شیدای تو بودم
اِ کاش این لحظه من جایِ تو بودم
علی کشته ی تیغ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
کجا بینم دِگر من رویِ ماهت
شوَم مجنونِ آن حال و هوایت
برو بابا، خدا پشت و پناهت
که تا محشر بمانم چشمِ راهت
علی کشته ی تیغ جفا
علی الدنیا بعدک العفا
#امام_حسین(ع) در_شهادتش_بسیار_اندوهناك و #متأثر گردید و در فراقش فراوان گریست و #هنگامی كه سر خونینش را در بغل گرفت، #فرمود:ولدی علی عَلَی الدّنیا بعدك العفا. (فرزندم #علی ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا)
#هستی_محرابی
- دوشنبه
- 26
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 13:13
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه