#توسل_به_ساحت_مقدس_قمر_منیر
#بنی_هاشم_باب_الحوائج_حضرت
#اباالفضل_العباس_علیه_السلام
#سبک_نوشته_کار_خیلی_قدیمی
نامِ او آشناست، چون عزیزِ خداست
ساقیِ کربلاست، حامیِ خیمه هاست
به حسین مقتداست، عاشق و با وفاست
به شهادت رضاست، کشته ی اشقیاست
حرمش با صفاست، ادبش انتهاست
همه دردا دواست، همه مرضا شفاست
گر دو دستش جداست، ولی مشکل گشاست
بخدا نامِ او، مستجابِ دعاست (2)
آن بهشتِ برین، گلِ امّ البنین
از همه بهترین، نورِ اهلِ یقین
مَه رُخ و مَه جبین، آن علمدارِ دین
شده قطع الیمین، شده فرشِ زمین
گر دو دستش جداست، ولی مشکل گشاست
هر کجا نامِ او، فرجِ کارِ ماست (2)
مَهِ ابرارِ ما، عشق و ایثارِ ما
دل و دلدارِ ما، گلِ گلزارِ ما
شمعِ بیدارِ ما، یار و غم خوار ما
آن هوا دارِ ما، همه جا یارِ ما
پسرِ فاطمه بگشا، گره از کارِ ما
چاره بنما ز کرم، این غمِ بسیارِ ما (2)
او همان جلوه ی خورشیدِ حقیقت
بدمد صبحِ سعادت، معدنِ جود و سخاوت
سینه اش عشقِ ولایت، نفسش مستِ شهادت
نَسَبِ پاکِ نبوت، میوه ی باغِ امامت
که به فردای قیامت، و در آن صحنه وحشت
به همه مهر و محبت، به همه لطف و عنایت
دستِ او دستِ شفاعت، چشمِ او بحرِ کرامت
دلِ او غرقِ محبت، مهرِ او نامه ی جنت
گر دو دستش جداست، ولی مشکل گشاست
به خدا نامِ او، مستجابِ دعاست (2)
ای مَهِ هاشمی، شهره ی عالمی
لاله ی فاطمی، کوثرِ اعظمی
چشمه ی زمزمی، شرفِ آدمی
داروی هر غمی، زخمِ ما مرهمی
ای هوا دار ما، یارو غمخوارِ ما
پسرِ فاطمه بگشا گره از کارِ ما
چاره بنما ز کرم، این غمِ بسیارِ ما (2)
تویی ام یجیب، از تبارِ نجیب
غمِ ما را طبیب، دلِ ما را حبیب
رَه گشای عجیب، ای تو یابن الشَبیب
کربلا کربلا، کن تو ما را نصیب
ای هوادارِ ما، یارو غمخوارِ ما
پسرِ فاطمه بگشا گره از کارِ ما
چاره بنما ز کرم، این غمِ بسیارِ ما (2)
گر دو دستت جداست، ولی مشکل گشاست
بخدا نامِ تو، مستجابِ دعاست! (2)
#هستی_محرابی
- سه شنبه
- 27
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 11:37
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه