#السلام_علیک_یا_زینب_کبری_س
آنقدر زینب در این صحرا و دشت
یک تنه امشب به دنبالِ تو گشت
گاهی می گردد به دنبالِ سرت
گاهی می گردد به دنبالِ تنت
ای برادر جان کجا شد مسکنت؟
در کجا خواباند امشب دشمنت؟
یا حسینی احرق قلبی عزاک
روحنا یا قرهً عینی فداک
یا غریبا فی دیارِ کربلا
صرت عریاناً و مسلوب الرٌدا
ای حسین جان پشتم از داغت شکست
دردِ عالم بر دل و جانم نشست
السلام ای لاله ی عریان بدن
السلام ای شاهِ بی غسل و کفن
ای برادر جان کجا افتاده ای؟
یک بدن از چه دو جا افتاده ای؟
تا سحر بیتوته در صحرا کنم
شاید امشب من تو را پیدا کنم
گر نبینم من تو را با اشکِ خود
یکسره این دشت را دریا کنم
ای حسین امشب تو مأیوسم نکن
اینقدر در آه و افسوسم نکن
رُخ بتابان لحظه ای ای نورِ پاک
تا بیایم در برت، روحی فداک!
1متن عربی: حسین جان، مصیبت
تو دلم را آتش زد
ای روشنیِ چشمم، جانمان فدایِ تو
2_ای غریب سرزمین کربلا تو
پس از شهادت عریان گشتی و
بالا پوش و لباست به غارت رفت،
#زینب_نوحه_کنان_با_دل
#سوخته_اشک_فشان_پی_برادر
#جسم_بی_سر_دشت
#نیزه_شکسته_ها
#حسین_غریب_مادر
#هستی_محرابی
- پنج شنبه
- 29
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 22:23
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه