بیا شامِ غریبون و به پاش کُن
بیا خاکی سرِ ما تو عزاش کُن
بیا چشم انتظارِ توست زینب
سوار ناقهی نامحرماش کن
شب است تویِ آتیش خیمه تا سوخت
دلِ زینب تو این هول و بلا سوخت
بیا آقا کمک کن دست تنهاست
کمک کُن موی دختر بچهها سوخت
- یکشنبه
- 1
- مهر
- 1397
- ساعت
- 11:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن لطفی
ارسال دیدگاه