• سه شنبه 4 دی 03

 رضا رسول زاده

غزل امام زمان (عج) -(کارم شده زِ دوری تو سوختن، بیا )

636

کارم شده زِ دوری تو سوختن، بیا 
بر این دل شکسته ام آتش مزن، بیا 
یعقوب هم به گریه ی من گریه می کند 
کنعان به گِل نشست، عزیز وطن بیا 
اشک و دلِ کباب و پریشانیِ سحر 
تا سَرکشی کنی تو از این انجمن بیا 
فَوّاره های ناله ی من تا به عرش رفت 
دل را بس است این همه رسوا شدن، بیا 
اهل کسا به آمدنت وعده داده اند
اِکسیر جان، عُصاره ی هر پنج تن بیا 
اَلغُوث و اَلعَجَل نمی اُفتد دگر ز لب 
ای آرزوی قلبیِ هر مرد و زن بیا 
سوزن بزن به چاک خطای گذشته ام 
تا که ندوختند بر این تن کفن، بیا 
صدها اویس تو به قرن کشته می شوند 
بهر نجات ما و خصوصاً یمن بیا
چشمم پُر است، منتظر یک تَلنگُر است 
با حرف های مانده از آن پیرُهن بیا
دل شد حریم روضه ی عطشان کربلا 
در صحن این حُسینیّه، یَابنَ الحَسَن بیا

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:7
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران