ای خدا شد خزان گلشن من
آمده وقت جان دادن من
بر غریبی ی من خون بگرید
جای زنجیر روی تن من
آه شب غم سر آمد
آه اجل از در آمد
آه بوی مادر آمد
یا سید الساجدین
قد گردون ز داغم خمیده
فلک از غم گریبان دریده
دیده ام نوح و دریایی از خون
دیده ام یوسفی سر بریده
آه لاله هایم چیدند
آه غربتم را دیدند
آه به غمم خندیدند
یا سید الساجدین
- دوشنبه
- 2
- مهر
- 1397
- ساعت
- 12:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه