• پنج شنبه 1 آذر 03

 محمد قاسمی

سرپنـاه ما -(ای سـایه سـار گیسوی تو سرپنـاه ما )

693

ای سـایه سـار گیسوی تو سرپنـاه ما 
ای صبح و شب شمایل تو مِهر و ماه ما 
مِهر تو آتشی ست به شدّت گُناه سوز  
مـاه تو مـاه بخشش جُـرم و گُنـاه ما 
تا سهم اشک ما برسد باز دوخته ست 
با صد هزار امید به چشمت نگـاه ما 
تا بر جبینِ مان عَرقِ نوکری توست 
هرشب مُعطّر است لبـاس سـیاه ما 
مثل همیشه باز ندیده گرفته شد 
با لطف گریه هـای عزا ، اشتباه ما 
مقصود،اگر خُداست‌ومقصد اگرکه‌عرش 
باید به کربـلا برسـد ختـم راه ما 
تمرین کنیم بلکه کمی مُخلصت شویم  
شاید اثر کنـد به دل خَلـق ، آه ما 
با ذاکرت بگو به بیان احتیاج نیست 
وقتی که هست روضه ی تو قتلگاه ما 

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 9:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران