• جمعه 10 فروردین 03

 سید پوریا هاشمی

ولدی... -(بالای سرت هزار غم میبینم)

1883
2

بالای سرت هزار غم میبینم
یک کوچه میان دشت هم میبینم
این پیکر توست یا خطای دید است؟!
انگار تو را زیاد و کم میبینم
پلک‌ تو نه بسته مانده نه وا مانده
این قامت من ز داغ تو تا مانده
باید بروم دوباره دنبال تنت
یک تکه ز استخوان تو جامانده
ای برگ گلم مسافر پاییزی
مانند دل پدر ز خون لبریزی
ماندم چه‌ کنم کارم علی سخت شده
از هر طرف عبا زمین میریزی
بابای جوان مرده ام‌ و زارم من
حق دارم اگر مدام‌ میبارم من
قبلا سه علی داشتم اما حالا
در خیمه هزاروصد علی دارم من

  • جمعه
  • 6
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران