وقتی که حرف از دل و آمال می زنیم
تا کربلا به ثانیه ای بال می زنیم
پیوندِ شاخه های دلِ خُشکِ خویش را
با آن درختِ سبزِ کُهنسال می زنیم
ماهِ مُحرّم آمده، ای جان خوش آمده
امسال هم به سینه چو هر سال می زنیم
عطری که از سفر به خراسان خریده ایم
بر پیرُهن سیاه و بر این شال می زنیم
ما میهمانِ سُفره ی ششماهه می شویم
تا که گریزِ روضه ی مِنهال می زنیم
با فاطمه برای حُسین آه می کشیم
وقتی که سَر به گوشه ی گودال می زنیم
ثابت نموده اند شهیدان، زمانِ مرگ
بوسه به پای دوست به هر حال می زنیم
- سه شنبه
- 10
- مهر
- 1397
- ساعت
- 21:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه