• دوشنبه 3 دی 03


عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

11670
4

 

عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد 
بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

 

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی 
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد 
جغد بر ویرانه می‌خواند به انکار تو اما 
خاک این ویرانه‌ها بویی از آن گنجینه دارد 
خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد 
عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد 
روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم 
ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد 
در هوای عاشقان پر می‌کشد با بیقراری 
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد 
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می‌گشاید 
آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

  • یکشنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1389
  • ساعت
  • 0:39
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران