کس نبیند آنچه من دیده ام
مدینه چون گلِ خشکیده ام
آه و واویلا
یاد شهدا هر شب می نالم
چهل ساله که یاد گودالم
آه و واویلا
سینه ی من شد غرقِ در ناله
دیدم کتک خورد طفل سه ساله
آه و واویلا
کربلا زخم تیر و سنان بود
امان از شام که زخم زبان بود
آه و واویلا
شامیان بر اشکک ما خندیدند
پای سرِ بریده رقصیدند
آه و واویلا
یکی بر مطربها می داد انعام
آن یکی می داد بر علی دشنام
آه و واویلا
شامیان قلب ما را شکستند
ده تن را به یک ریسِمان بستند
آه و واویلا
*****
شائق
- جمعه
- 13
- مهر
- 1397
- ساعت
- 14:42
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه