#حماسه_پر_شور_اربعین
#زبانحال_حضرت_زینب_با_برادر
#نو_سروده
برخیز گلم خواهرِ تو از سفر آمد
از شامِ بلا زینبِ خونین جگر آمد
برخیز ببین خواهرت از بندِ اسارت
با آهِ دلِ سوخته و چشمِ تر آمد
او مضطر و ماتم زده از پیشِ رقیه
آن مرغکِ پژمرده ی بی بال و پَر آمد
گر بودی و میدیدی که در کنجِ خرابه
با گریه چگونه پیِ راسِ پدر آمد
تا آن سرِ خونینِ تو بگرفته به دامان
آن شبِ غمِ هجرانِ رقیه سحر آمد
بین زینبِ محزونِ تو با قد خمیده
با هروله از کوفه و شامِ خطر آمد
آمد که بگوید به تو این رنجِ اسارت
هر آنچه که بگذشته به زینب به سر آمد!
#اللهم_الرزقنا_زیارت
#الحسین_فی_یوم_اربعین
#پنجشنبه_1_صفر_1440
#هستی_محرابی
- پنج شنبه
- 19
- مهر
- 1397
- ساعت
- 18:0
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه