بند اول:
منو هیئت و باز هوای حبیب
منو هیئت و باز میاد بوی سیب
خدایا نفس میکشم با همین
نواهای ذکر حسین غریب
هیئته لحظه ی دلخوشیمون
ای خدا من میشم خیلی ممنون
آخرش توی هیئت بدم جون
درموندم و درمونمه
مرحم این جنونمه
حالم وقتی میشه خراب
این هیئتا میخونمه
یابن الزهرا حسین حسین ....
بند دوم:
تلاطم دارم مثل ماهی رو آب
توی مجلست قرق میشم تو ثواب
شنیدم برا دست و سینم آقا
حرومه آتیش جهنم ، عذاب
نبض قلبم شده نا مرتب
نزدیک اربعینه من امشب
میگیرم اذن رفتن ز زینب
در دل دارم شور سفر
مادرم گفت منم ببر
میخوام باشی عصای من
شیرم حلالت ای پسر
یابن الزهرا حسین حسین ...
بند سوم:
میریم ساده با کوله ای پر ز غم
پیاده همین اربعین تا حرم
میخوایم حس کنیم بخشی از روضه رو
به یاد رقیه قدم هر قدم
خسته و خاکی و دل پریشون
آبله پامونو کرده داغون
میخونه جاده نوحه برامون
روضه بازه توی مسیر
زائرای جوون و پیر
دارند داغ اون دختر
سه ساله ای که شد اسیر
من الذی ایتمنی ....
- دوشنبه
- 23
- مهر
- 1397
- ساعت
- 22:6
- نوشته شده توسط
- علی صمدی
- شاعر:
-
علی صمدی
ابوالفضل صفاری
خیلی خوبه امیدوارم خدا خیرتون بده
یکشنبه 20 آبان 1397ساعت : 14:39