برگشتم به چه روزى با چه حالى
برگشتم ولى با دست خالى
چرا هنوزم انگار تو بين گودالى؟
تو كه نديدى كجاها رفتم
توكه نديدى كه چى كشيدم
توكه نديدى كه سيلى خوردم
توكه نديدى ديگه بريدم
آه قلبم آه كمرم.............آه خسته ام اى برادرم
بنددوم
با اينكه مارو بردن تو خرابه
با اينكه جيگرم خيلى كبابه
اما بغض گلوم از بزمه شرابه
تو كه نديدى به ما چى گفتن
تو كه نديدى منو شكستن
خدا براى كسى نياره
پيش سرتو دستامو بستن
آه ديدم آه دخترت.......آه جون داد واسه ى سرت
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 11:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
آرمان صائمی
ارسال دیدگاه