چه حالی دارن با گذرنامه شون
داره به زائرات حسودیم میشه
اگه بازم جابمونم میدونم
آخرش این غصه منو میکشه
رفیقای قدیمی هیئتیم
تمومشون صحن وسراتو دیدن
بازم اونا رو طلبیدی اما
ازقلمت باز افتاده اسم من
جاموندم
توحسرت زیارتت آقاجون
اربابم
هرجوری دوس داری منو بسوزون
بند دوم
تو دوس داری سوختنمو ببینی
دلت میخواد زار بزنم برا تو
هرچی بگی نه نمیارم اما
چجوری یادم بره کربلاتو
بااینهمه لطفی که دیدم ازتو
جابمونم؟نه باورم نمیشه
خودت منو دیونه کردی حالا
من دیگه این چیزا سرم نمیشه
میدونی
دوریِ تو چی به سرم میاره
این غصه
بالاخره از پا درم میاره
بندسوم
یادت میاد تو روضه هات میگفتم
آقا مگه دیگه دوسم نداری؟
قسم دادم تورو بجون زهرا
داغ حرم رو به دلم نذاری
باز اربعین شد و دلم گرفته
خالیه باز جام توی صحن وسرات
دوباره دنیارو هم میریزم
باگریه هام پشت سر زائرات
دل تنگم
بازگریه ها امونمو بریده
میمیره
نوکری که شش گوشه تو ندیده
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 12:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عالیه رجبی
ارسال دیدگاه