پرچم روی دوشم، توی گوشم، نوای آهِ حسینه
المنه لله، که دلم عمریه تُو راه حسینه
شد باز دوباره، سجادهی جادهها
ممنون توییم، ما خیل پیادهها
فدای دستای اون عراقی که نذری میداد، با اشک و آه
یه پیرزن که نشسته بود با یه ظرف خرما، میون راه
کنار قدمهای جابر انگار زمین میگه: هلابیکم
همه ستونای تُو جادهی اربعین میگه: هلابیکم
آقا، شعله وره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دم تو
پیاده میام تا حرم تو
شبها من و صحرا، من و جاده، من و بارون، همدردیم
دنبال تو هر شب پابرهنه توو بیابون می گردیم
تو بر سر نی، من در به درم حسین
از شرم نگات، پایینه سرم حسین
میام اگرچه نشه ببینم تُو اون شلوغی، ضریحتو
جهانو گشتم نبوده آقا ندیدم آقا، شبیهتو
تاولای پامو برات آوردم ازم قبول کن، امام من
زیارت من رو به نیت مادرم قبول کن، امام من
آقا، شعله وره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دم تو
پیاده میام تا حرم تو
این خون حسینه، که همیشه، توی دلها میجوشه
هر نوری به جز نور تو روشن بشه بازم خاموشه
فریاد حسین، فریاد عدالته
اسلام حسین، اسلام شهادته
تا دنیا دنیاس رو دوشِ عالَم علم میمونه ، حسین حسین
رو دیوارامون کتیبهی محتشم میمونه، حسین حسین
مث اونا که از شلمچه تا کربلا رسیدن، شهیدم کن
مث اونا که توی اربعین نالهتو شنیدن، شهیدم کن
آقا، شعله وره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دم تو
پیاده میام تا حرم تو
- پنج شنبه
- 26
- مهر
- 1397
- ساعت
- 13:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیررضا یزدانی
ارسال دیدگاه