• شنبه 15 اردیبهشت 03


متن شعر پیاده روی اربعین -(و اربعین پس از این ابتدای عاشوراست)

568

و اربعین پس از این ابتدای عاشوراست
نگاه کن که خروج امام بعد مناست

نگاه کن که چگونه به صحنه می‌آییم
اگرچه باز به پای برهنه می‌آییم

برهنه‌پایی ما انقلاب سادۀ ماست
که زخم همسفر پابه‌پای جادۀ ماست

مسافرانِ سحرخیزِ جاده‌ایم هنوز
به رغم حادثه‌ها ایستاده‌ایم هنوز

بگو به شیخ کمی بیشتر نظاره کند
بگو که خیر ندارد که استخاره کند

بگو که خواب نماند، بگو شتاب کند
بگو که وقت ندارد که انتخاب کند

چه سود از اینکه ملقب به بوسعید شود
و با حسین نباشد که بایزید شود

چه سود از اینکه برای دو کیسه، جان بدهد
هزار مرتبه ایمان برای نان بدهد

به هر طریق، بزرگ طریقتی باشد
مجازِ روشنِ هر بی‌حقیقتی باشد

بگو به شیخ دو خط هم بیاورد برهان
که خسته‌ایم از این فقه‌های استحسان

چقدر دیدن و فهمیدن و دوباره سکوت
صدا شوید دمی، زنده‌های در تابوت!

صدا شوید و بغرید تا به کی لالی؟!
چقدر صورتک خنده‌های پوشالی

سلاح گریه ندارید پس خراب شود
کمی کمیل بخوانید تا که آب شوید

«بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است»
میان راه تو با راه اربعین فرق است

پیاده رفتن ما مظهر رجزخوانی است
ولی همیشه رجز خواندن تو پنهانی است

میان قول و عمل‌ها بهانه می‌بینیم
و دستخط تو را کوفیانه می‌بینیم

دم از مصالحه در مجلس یزید زدی
 برای وعدۀ گندم، دم از امید زدی

بس است توبه کنید آنچنان که حر باشید
برای پاک شدن متصل به کر باشید

به پا شوید هنوز آفتاب پا نشده
نماز صبح بخوانید تا قضا نشده

به پا شوید که از دستتان زمان رفته
اگر که دیر بجنبید کاروان رفته
 
و اربعین پس از این ابتدای عاشوراست
نگاه کن که خروج امام بعد مناست

نگاه کن که چگونه به صحنه می‌آییم
اگرچه باز به پای برهنه می‌آییم

دوباره در سر ما شور عشق افتاده
حبیب‌های غریبیم در دل جاده

بدون واهمه افتاده‌ایم در این راه
هر آنکه همسفر کربلاست بسم الله

  • شنبه
  • 28
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران