• دوشنبه 3 دی 03


اربعین حسینی -(کربلا در خاطراتم خون و خنجر ماند و بس!)

837
2

#سلام_علی_قلب_زینب_الصبور

کربلا در خاطراتم خون و خنجر ماند و بس
یک دلِ آشفته و صد داغِ دلبر ماند و بس

آنچه از دشتِ بلا در خاطراتم پُر شده است
اشک خونِ دیده ی ساقی و ساغر ماند و بس

از کنارِ قتلگه وقتی عبورم داده اند
دیده ام دشتی پُر از گلهای پرپر ماند و بس

وقتی آن شب خونِ زلفت را ز اشکم شسته ام
تازه فهمیدم برایم از تو یک سر ماند و بس

با خودم گهواره ی شش ماهه ام را می برم
گو در آن عطرِ غمِ لالای اصغر ماند و بس

عصرِ عاشورا مرا وقتی که جولان داده اند
در نگاهم شرحی از تصویرِ محشر ماند و بس

وقتِ رفتن سوی کوفه آخرین آهِ نگاه
گو فقط سوزی خزان از باغِ کوثر ماند و بس!

#هستی_محرابی

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 20:1
  • نوشته شده توسط
  • هستی محرابی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران